ایرانشهرخ امام پاساژایرانزمین طبقه زیرین واحد:18:کافی نت نور
تا توانی دلی به دست اوردل شکستن هنرنمیباشد
 
 
به نام خدای رحمن.سفرنامه لرستان رابا مختصری ازبیوگرافی نوسنده به شما دوستان ارائه مینمائیم.لذاقسمت اول این سفرنامه راتا طوایف لرسدو سفرنامه درباره لرستان، ص: 7 زندگینامه پروفسور مینورسکی زندگینامه شادروان پروفسور مینورسکی بوسیله سید حسن تقیزاده و مجتبی مینوي (یادنامه ایرانی مینورسکی دانشگاه تهران: 268 ) نگاشته شده است که در اینجا - 1348 ) و همچنین آقاي دکتر ابو القاسم طاهري (سیر فرهنگ ایران در بریتانیا. ص 254 خلاصهاي از گفتار نامبردگان را نقل میکنیم. مرحوم تقیزاده در اینباره مینویسد: مینورسکی در سال 1904 مسیحی از روسیه به تبریز آمد و باصطلاح آن زمان نایب جنرال قونسولگري روس در آنجا بود. مشار الیه در پنجم ماه فوریه سنه 1877 مسیحی در قصبه کرچوا در کنار رودخانه ولگا (که حالا آن قصبه در قعر دریاي مسکو رفته و از آب پوشیده شده) متولد شده بود و تحصیلات مقدماتی خود را در مسکو بپایان رسانده بود و در دانشگاه آن شهر چهار سال، از 1896 تا 1900 تحصیل علم حقوق کرد و بعد در مؤسسه لازارف سه سال متوالی زبانهاي شرقی را تحصیل کرد. در سال 1903 مسیحی وارد وزارت خارجه روس شد. از سنه 1904 تا 1908 در ایران خدمت کرد و پس از آن پترزبورگ و ترکستان مشغول خدمت بود. و در سنه 1912 در سفارت روس در تهران و بعد چندي هم در سفارت کبراي روس در اسلامبول بود و در آن اوقات مأموریت باتفاق سرآرنولد دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 8 در اسلامبول بود و در آن اوقات مأموریت تحدید حدود ایران و عثمانی را در جزو کمیسیون مختلطی باتفاق سر- آرنولد ویلسون انگلیسی و مرحوم اعتلاء الملک خلعتبري یافت. بعد باز سفارت روس در طهران مشغول بود تا آنکه پس از انقلاب روسیه چندي شارژ دافر روس در تهران شد و بعد به پاریس رفت و چندي بعد در آنجا بکار تدریس فارسی در مدرسه السنه شرق زنده اشتغال استادي زبان فارسی یافت و در سنه 1944 متقاعد شد (یادنامه «*» پیدا کرد. از سال 1932 مسیحی در مدرسه مطالعات شرقی لندن ایرانی مینورسکی ص الف و ب). بطوري که آقاي دکتر طاهري نوشتهاند، پروفسور مینورسکی پس از بازنشستگی، در کمبریج گوشهنشینی اختیار کرد و سپس در 1948 در دانشگاه فواد اول در قاهره بتدریس اشتغال ورزید. گرچه از این تاریخ ببعد در کلاس درس شرکت نکرد، با این / سال 49 حال، تا آخرین لحظه عمر دست از پژوهش برنداشت. در سایه همین پشتکار بود که وي بیش از دویست مقاله و کتاب از خود بجاي گذاشت. مینورسکی به زبانهاي روسی، فرانسه، انگلیسی، فارسی، آلمانی، ترکی و حتی ارمنی و گرجی تسلط داشت و اما بیشتر مطالب خود را به فرانسه و انگلیسی نگاشت. همانطوریکه در پیش گفته شد وي تألیفات زیادي دارد که از آن جملهاند: در سال 1922 میلادي بزبان فرانسه. « اهل حق » 1. کتاب مربوط به 2. تاریخچه نادر شاه (ترجمه رشید یاسمی). 3. سازمان اداري حکومت صفوي، با تحقیقات و حواشی و تعلیقات بر تذکره الملوك. (ترجمه مسعود رجبنیا). صفحه 12 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان 4. تصحیح حدود العالم 5 . ه م ا ن ر ف س و ب ا فل د ______________________________ Schoo Of Oriental And African Studies* دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 9 6. لرستان و لرها بزبان فرانسه (در دایرة المعارف اسلام چاپ لیدن). پروفسور مینورسکی در بیست و پنجم ماه مارس سال 1966 میلادي (برابر با پنجم فروردین ماه 1345 خورشیدي) دیده از جهان فرو بست. مترجم دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 12 فهرست مندرجات پیشگفتار زندگینامه مینورسکی 1. لرستان 2. لرستان در عهد باستان 3. اقتصاد 4. وجه تسمیه لرها 5. لرها از نظر قومشناسی 6. مذهب 7. زبان 8. ادبیات 9. تاریخ دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 13 لرستان اشاره لرستان سرزمین قوم لر در جنوب غربی ایران قرار دارد و در عهد مغول تحت عنوان لر بزرگ و لر کوچک شناخته میشد. اما از زمان صفویه به بعد منطقه لر بزرگ به بختیاري و کهکیلویه موسوم گردید. از اوایل قرن هیجدهم اتحادیه ممسنی ناحیه شولستان را به تصرف خود درآورد و در نتیجه سومین منطقه لرنشین بین کهکیلویه و شیراز بوجود آمد. منطقه لر کوچک نیز از قرن شانزدهم (میلادي) به بعد به لرستان معروف گردید و براي احتراز از اشتباه آنجا را لرستان فیلی خواندند. لرستان فیلی در قرن نوزدهم 1 بدو منطقه پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. حد میان دو منطقه کبیرکوه است 2. امروزه لرستان در اصطلاح فقط شامل پیشکوه است و صفحه 13 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان . پشتکوه را سرزمین فیلیها مینامند 3 مناطق ممسنی و کهکیلویه اکنون جزو استان فارس بشمار میآید 4 و مرکز ممسنیها فهلیان است. منطقه کهکیلویه (کوه جیلویه یا کوه گلو) از ناحیه باشت واقع در غرب فهلیان تا بهبهان امتداد دارد و شهر بهبهان مرکز عمده طوایف کهکیلویه است. طوایف لر منطقه کهکیلویه حتی تا کنارههاي خلیج فارس پراکنده هستند. تاکنون منطقه کهکیلویه و منطقهاي که بین کهکیلویه و بختیاري است بطور شایسته مورد بررسی قرار نگرفته است. رودهاي عمده کهکیلویه عبارت است از آب شیرین که از بهم پیوستن رود خیرآباد و رود زهره تشکیل یافته و مسیر آن در قسمت سفلی از طریق زیدان و هندیان و آب کردستان (یا جراحی) امتداد مییابد. دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 14 در مسیر بعدي یک شاخه از آن به کارون میپیوندد و شاخه دیگر بطرف دورك روان میشود (براي اطلاع بیشتر ر ك: فارسنامه همچنین نوشتههاي ولز، هرتسفلد، Haussknecht Stocqueler ناصري تألیف حسن فسائی چاپ تهران 1313 و سفرنامههاي .)De Bode) براي اطلاعات عمومی ر ك: جلد اول ص 251 و 289 و جلد دوم ص 327 و 398 از کتاب دوبد سرزمین بختیاري از چهارمحال (غرب اصفهان) تا شوشتر گسترش مییابد و از طرف جنوب به کهکیلویه، از شمال به سرحد شمالی لرستان (اشترانکوه) محدود است. ولی بختیاریها در فریدن- بروجرد، بربرود جاپلق و نواحی اطراف بروجرد سکونت دارند (پیش از سال 1840 محمد تقی خان چهارلنگ در نواحی بروجرد تعداد زیادي روستا خریده بود). بطور کلی سرزمین بختیاري شامل منطقه ، بین قسمت سفلی حوضه زایندهرود و رود کارون (تا بالاي شوشتر) است. نوشتههاي کسانی چون لایارد 5، سویر 6، خانم بیشاپ 7 لرد کرزن 8 و دیگران اطلاعات دقیقی راجع به پیرامون این منطقه دربر دارد. در مرکز بختیاري کوهرنگ به ارتفاع 12800 پا قرار دارد که آبریز بین خلیج فارس و قسمت مرکزي فلات ایران را تشکیل میدهد (بعید نیست این کوه اسم خود را از واژه مغولی که معنی اردوگاه را میدهد گرفته باشد). سرزمین بختیاري بوسیله رود دز از لرستان جدا میشود. « کورن » لرستان (پیشکوه) محدود است از مشرق به آب دز، از شمال به سلسله کوههاي چهل نابالغان و کوه گرو (که لرستان را از نهاوند و سیلاخور جدا میکند) از جنوب به رود کرخه (صیمره) و پشتکوه و از شمال غربی به هرسین (در استان کرمانشاه). (کرخه یا صیمره بزرگترین رود در لرستان است که از پیوستن چند رود بوجود آمده است). یکی از رودهاي فرعی که از سوي چپ به کرخه میریزد رود کشکان است (راولینسون آنرا کشکن نامیده است) که از دو شاخه شمالی و جنوبی تشکیل شده است. سرچشمه شاخه شمالی هرو- الشتر و خاوه است. شاخه جنوبی بوسیله کوه یافته از شاخه شمالی گسسته از میان شهر خرمآباد میگذرد (و بهمین نام خوانده میشود). پیوستن دو شاخه شمالی دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 15 و جنوبی در نزدیکی تنگ کلهر رود کشکان را تشکیل میدهد که بستر آن به سوي جنوب غربی است. در فاصلهاي دورتر در نزدیکی افرینه آبهاي کوگان، و طائی که از کوه هفتاد پهلو (هشتاد پهلو) و سراشیبی قسمت شمالی کوه گرد سرچشمه میگیرند به کشکان میپیوندند. اندکی پائینتر مادیان رود نیز از سوي غرب به کشکان میریزد و سرانجام این رود در محل پل گامیشو به کرخه میپیوندد. بغیر از رود کشکان رودهاي فرعی کوچکتري در مشرق پل گامیشو به کرخه میریزد که عبارتند از آب تنک فنی، آب للم و آب زال. آب زال که شاخه آن آب انارکی (؟) است از کوه گرد سرچشمه میگیرد. آگاهی ما از کناره راست رود دز بسیار اندك است. بالارود و قیرآب که سرچشمه آنها در فاصله نسبتا زیاد در سمت شمال قرار صفحه 14 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان دارد در غرب رود در جریان هستند. آب بالارود در فاصله بین دزفول و شوش به رود دز میریزد. رود کول آب (؟) که از منگره سرچشمه میگیرد بعلت قلههاي بلندي که چونان باروئی دو سوي آنرا فرو گرفته باعث شده که حوضه رود بالارود از رود زال جدا شود. دشت صحراي لورکه در شمال دزفول و در جنوب قیرآب قرار دارد در قدیم کاملا پاریاب بوده است. در قیرآب دو چشمه نفت وجود دارد که از دیرباز ساکنان آنجا با آن آشنائی داشتهاند. .( احتمالا قیرآب همان محلی است که داریوش دستهاي از یونانیان را در آنجا اسکان داده بود (ر ك: ریتر 9 جلد نهم ص 201 در قسمت داخلی لرستان سلسله کوههائی وجود دارد که از سوي شمال غربی به جنوب شرقی امتداد یافتهاند (جهت این کوهها با سایر کوههاي ایران یکسان است). این کوهها در امتداد هم است و ارتفاع برخی از آنها تا 9000 پا میرسد. لرستان در روزگار باستان مناطقی که امروزه لرها در آن بسر میبرند مدتها پیش از کوچ ایرانیان مسکون بوده است 10 . این مناطق دور از دسترس آشوريها و بیشتر زیر نفوذ ایلامیان بوده است. در شوش که دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 16 تقریبا در گذرگاه کوههاي لر کوچک (لرستان فعلی) قرار دارد آثاري بدست آمده که نشان میدهد این شهر در حدود 3000 سال پیش از میلاد آبادان بوده است. خالصترین آثاري که از فرهنگ محلی بجا مانده بیشتر در جنوب شرقی این منطقه است. همانطور که اتابکان لر بزرگ، ایذه (مالمیر) را به پایتختی خود انتخاب کرده بودند یقینا در کهنترین روزگاران فرمانروایان لرستان یعنی پادشاهان ایاپیر 11 (یا هیپریتی؟) صرفنظر از ارتباطی که با شوش داشتند، دست کم جلگه رود کارون را زیر نفو گرفته بودند. آثار باستانی مالمیر که شامل کتیبه و حجاري است مربوط به تمدن بومیان این سرزمین یعنی ایلامیان است و ربطی به سامیها ندارد. 143 از کتاب مأموریت به ایران- تألیف دومرگان). - (ر ك: دوبد، لایارد، ژاکویه، هوسنیک 12 (ص 132 اکتشافات اخیر هرتسفلد 13 در منطقه ممسنی شامل حجاري و لوحههاي گلی، داراي نوشته ایلامی مربوط به 1000 تا 1500 سال قبل از میلاد است. این نشانهها روشنگر آنست که تا چه حد ایلامیان در دل کوههاي لرستان نفوذ داشتهاند. کهکیلویه که بین . سوزیان و پارس قرار دارد ممکن است همان منطقه ناشناخته انشان باشد که نیاکان کوروش بزرگ از آنجا برخاستند 14 در منطقه باستانی جلگه کارون سفلی چندین جاي باستانی مانند سوسن، لردگان، و تپههاي سلم، تور و ایرج وجود دارد که بقول لایارد و سویر هنوز ناشناخته ماندهاند. بنا بروایت سویر آثار باستانی در قسمتهاي مرتفع بختیاري نایاب است. در منطقه پیشکوه (لرستان فعلی) بجز غار (میدیان 15 ) در محل سدران واقع در میان خرمآباد و منگره، آثار چشمگیر ساختمانهاي باستانی یافت نشده است 16 . نخستین ساکنان لرستان کاسیها بودند که بابل را فتح کرده میان سالهاي 1750 تا 1650 پیش از میلاد . بر آن سرزمین حکومت میکردهاند 17 هخامنشیان هنگام گذر از راه همدان- بابل که از قلمرو کاستیها میگذشت ناگزیر بودند به کاستیها باج بپردازند. این کوهنشینان انتیگون 18 در تعقیب ایومنس 19 از قلب Rawlinson) بطور موقت بدست اسکندر سرکوب شدند. بنا به گفته راولینسون دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 17 خاك کاستیها یعنی از راه پل تنگ، کیالان و خرمآباد گذشت. کاستیها که احتمالا متمایز از خوزها هستند داراي زبانی بودهاند که با زبان همسایگانشان تفاوت داشته، ولی در گویش آنها به نامهاي خاصی برمیخوریم که از زبان هند و اروپائی گرفته شده است 20 . احتمالا نام رود کشکان 21 از نام واژه کاسو (کاسیت) برگرفته شده است. صفحه 15 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان قسمت شمالی لرستان احتمالا تا حدي با سرزمین الیپی که آشوریها بارها از آن نام بردهاند پیوستگی داشته است. سرزمینی که تحت . نفوذ مادها قرار داشته شامل استان کرمانشاه میباشد 22 مردمی که سرزمینشان بین ارمنستان و سوسیان قرار داشته و هرودت نیز از آنها نام برده است Matinvo همچنین اطلاعات ما درباره بسیار ناچیز است. در اینجا بایستی توجه داشته باشیم که ویژگیهاي گوناگون قومی در مراحل مختلف کوچ ایرانیان (به لرستان) از بین رفته است. مثلا در شمال شرقی بختیاري به ناحیهاي برمیخوریم که آنرا فریدن خوانند که این خود یادبودي نشان از طایفه مادي .( پري تکنوي میباشد (هرودت فصل اول ص 110 فراگیرندگی و گسترش فرهنگ ایرانی در منطقه لرستان یقینا هنگام تشکیل امپراطوريهاي بزرگ مانند هخامنشیان، مقدونیان، سلوکیان، اشکانیان و سرانجام در زمان ساسانیان با شتاب بیشتري صورت گرفته است. آثار بسیار از شهرهاي زمان ساسانی در دره کرخه وجود دارد. ولی بسیاري از این بناها را بومیان به اتابکان لرستان که یقینا آنها را بازسازي کرده بودند نسبت میدهند. آثار برجستهاي از پلها و راههائی که هنوز در قسمت بالاي رودخانه سوسیانا (؟) برجاي مانده حاکی از یک شیوه معماري بسیار پیچیده 360 و همچنین کتاب مطالعات باستانشناسی بقلم دومرگان- چاپ - است (ر ك: به تصاویر در کتاب مطالعات جغرافیائی ص 374 1896 ). آثار راههاي سنگفرش گذرگاههائی که در دل کوه بریده شده است، در تنگ سروك 23 (بین اصفهان و - پاریس 1897 مالمیر) هنوز وجود دارد. آثار این جاده در نزدیکی حجاريهائی که مربوط بزمان ساسانیان است به چشم میخورد. (ر ك: جادههاي اتابکان ص 82 بقلم دوبد) بنا بروایت راولینسون (ص 93 ) بین دزفول و دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 18 216 ) کتاب خود که جاده خسرو نام دارد به آثار راهها در دشت - قیرآب نیز آثاري از یک راه وجود دارد، و چریکو در (ص 221 خاوه 24 اشاره کرده است. از آنجائیکه ساکنین جلگه خوزستان تا اواخر قرن چهاردهم هجري (قرن دهم میلادي) هنوز زبان خوزي را فراموش نکرده بودند (ر ك: مقدسی ص 418 ) بعید نیست که گروههائی از این قوم بستانی در قسمتهاي دورافتاده مناطق . کوهستانی لرستان یافت شوند. لرها ویژگی فرهنگ کنونی خود را فقط در زمان حکمرانی اتابکان بهم زدهاند 25 اطلاعاتی که جغرافیدانان عرب درباره لرستان بر جاي نهادهاند بسیار مختصر است ولی با این حال وضع راههاي این منطقه را به وضوح توصیف کردهاند. براي کسب اطلاع راجع به جادههاي بین دشت ارژن به شیراز و دشت ارژن به منطقه سمیرم به کتاب ایران 173 و ص 190 بنگرید). و اما پیرامون راه بین خوزستان و اصفهان ابن خرداد به (ص 75 ) و مقدسی - تألیف شوارتز (به ص 180 (ص 40 ) اطلاعات جامعی بدست میدهند. 30 فرسنگ، از در مورد جاده خوزستان به منطقه کوهستانی لرستان استخري ص 196 مینویسد: از لور 26 تا شاپور خواست 27 شاپور خواست به لشتر (اشتر) 12 فرسنگ، از لشتر تا نهاوند 10 فرسنگ (این جاده باید همان باشد که در قسمت سفلاي بالارود ادامه داشته است). با توصیفی که مقدسی در ص 401 از این جاده نموده است نکات مبهم مربوط بآن را تا حدي روشن کرده است. وي بترتیب هشت منزلگاه را بشرح زیر نام برده است: از کرج- فروند دارکان- خروز (بدون شک منظورش هرو است که در شمال خرمآباد است) شاپور خواست (خرمآباد)- کرکوش؟- ال خان- از مانان واللور. همچنین بطوریکه از کتاب مقدسی برمیآید (ص 480 ) جاده دیگري در امتداد آب دز وجود داشته است. چنانکه میگوید از اللور به دز دو منزلگاه از آنجا به رایگان یک منزل و از آنجا به گلپایگان چهل فرسنگ است که از سرزمینی نامسکون عبور مینماید. آثار برخی از شهرهاي باستانی در لرستان چنین است: -1 شهر اللور که در حدود دو فرسنگی شمال دزفول واقع صفحه 16 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 19 بوده است. -2 کنزت اندامیش که محل آن را میتوان در صحراي لور در نزدیکی صالحآباد (اندیمشک) جستجو کرد. -3 شهر لشتر که اکنون آثاري از آن بجا نمانده است و بدون شک در الشتر قرار داشته است. -4 شاپور خواست که به یقین در محل کنونی خرمآباد بوده است. یافتن جاي شهر شاپور خواست براي اطلاع از حوادثی که در قرن پنجم هجري (برابر با قرن سیزدهم میلادي) روي داده مهم است (ر ك ابن اثیر جلد نهم ص 89 و 148 و تاریخ گزیده ص 557 ). راولینسون معتقد است که شاپور خواست در محل کنونی خرمآباد قرار داشته است (ر ك. لسترنج جغرافیاي تاریخی سرزمین- هاي خلافت شرقی ص 202 و 668 ). شواهدي که استخري میدهد بعلاوه صفحات 70 و 176 مقدسی، هر دو نظریه راولینسون را مبنی بر اینکه شهر شاپور خواست همان خرمآباد است تأیید میکند (این مطلب برخلاف نظریه لسترنج است). تغییر محل و یا تغییر نام شاپور خواست به یقین در قرن سیزدهم میلادي صورت گرفته است (نقل از شوارتز). زیرا مؤلف نزهۀ القلوب (تألیف در سال 740 هجري 1340 میلادي) هنگامی که شهرهاي لر کوچک را برشمرده از شاپور خواست نام نمیبرد و براي نخستین بار از خرمآباد نام میبرد و مینویسد شهري است ویران. احتمالا ولایت مانرود زادگاه اتابکان لر در نزدیکی خرمآباد قرار داشته است. محل مانرود را بایستی در شمال شهر اللور در نزدیکی منگره جستجو کرد. سمها که در تاریخ گزیده (ص 548 ) ذکر شده در مانرود قرار داشته و قلعه دز سیا بایستی همان قلعه دز باشد که در مدخل منگره قرار داشته و در سال 1895 میلادي بدست والی پشتکوه ویران شده است 28 . و بالاخره دژي در گریت سرزمین طایفه پاپی وجود داشته و مؤلف تاریخ گزیده در صفحات 549 و 552 از آن نام برده است. دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 20 اقتصاد بجز قسمتی از منطقه بختیاري در نزدیکی اصفهان که داراي روستاهاي زیاد است، اصولا سایر مناطق لرنشین بوسیله طوایفی که زندگی عشایري یا نیمه عشایري دارند مسکون است 29 و صادرات عمده آنها همان فراوردههاي دامی است. سرزمین لرها از نظر معادن بسیار غنی است، بخصوص نفت بحد وفور در این منطقه یافت میشود. میدان نفتون که متعلق به شرکت نفت انگلیس 30 و ایران است در مرکز منطقه بختیاري قرار دارد (بین شوشتر و مالمیر). این شرکت امتیاز بهرهبرداري از زمینهاي نفتخیز جنوب ایران را دارد و علاوه بر آن مدعی است که کهکیلویه نیز در محدوده فعالیت آن قرار دارد، بنابراین دستاندرکار تدارك بهرهبرداري در . این منطقه نیز میباشد 31 از آنجائی که مناطق لرنشین در عهد باستان بر سر راههائی که مراکز مهم امپراطوري ایران را بهم میپیوست قرار داشته، لرها نقش بسیار مهمی را ایفاء میکردند. قسمت جنوب منطقه لرنشین یعنی کهکیلویه ممکن است در آینده بصورت یک مرکز ارتباطی راهآهن و راه هوائی میان ایران- بین النهرین و هندوستان درآید. سرزمین بختیاري اکنون راه کاروانرو دارد که خوزستان را به اصفهان متصل میکند، این جاده بوسیله برادران لینج اداره میشود 32 . و بالاخره شاهراه سرتاسري هم که خلیجفارس (محمره 33 یا خورموسی) را به تهران و دریاي خزر وصل میکند از خاك لرستان میگذرد. قبل از جنگ جهانی 1914 نقشهبرداري راهآهن از بندر محمره دزفول- خرمآباد بوسیله سندیکاي راهآهن ایران شروع شد 34 ولی با روي کار آمدن سلسله جدید، دولت پیشنهاد . کرده است که ساختن خط آهن سرتاسري را بعهده گیرد 35 تیرهلر (لرها) صفحه 17 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان تیرهلر (لرها) لرها تیرهاي ایرانی هستند که در جنوب غربی ایران بسر میبرند و بچهار شعبه لرهاي خاص 36 (ساکنین لرستان فعلی و دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 21 پشتکوه)، ممسنی، کهکیلویه و بختیاري تقسیم میشوند 37 . مانند اکراد، وجه مشترك بین لرها زبان آنهاست. صفت اختصاصی . گویش لري بیانگر آنست که این منطقه اصولا تحت تأثیر ایرانیان پارسی (زبان) قرار گرفته است نه مادها 38 اقوام بومی که پیش از آمدن آریاها در این سرزمین میزیسته یا هنگام کوچ ایرانیان از میان رفتهاند و یا اینکه ایرانی شدهاند. وجه تسمیه لرها تاریخ گزیده اسم لرها را به محلی موسوم به لور واقع در گردنه مانرود نسبت میدهد. شاید علل نسبت دادن لرها باین محل مربوط به خاطره شهر اللور باشد که جغرافیادانان عرب درباره آن صحبت کردهاند و امروز نیز نام صحراي لور (واقع در شمال دزفول) هنوز محلی واقع در ناحیه جندیشاپور « لیر » میباشد از آنجمله است « لور » زنده است. چند محل دیگر نیز یافت میشود که نام آنها متشابه با کلمه لیر ممکن است همان کلمه لور ) Schwarz بقلم شوارتز Persien و لیراوي واقع در کهکیلویه (ر ك: ص 666 از کتاب باشد، چنانکه در زبان لري پول به پیل تبدیل میشود. میباشد Sardon همچنین یاقوت از محلی بنام لردجان (اکنون لردگان) نام برده است. بگفته استخري لردگان پایتخت بخش سردان که بین کهکیلویه و بختیاري واقع است. و بالاخره در صیمره محلی است بنام لورت یالرت. مسعودي ضمن آنکه فهرست طوایف کرد را ذکر نموده است از طوایف لریه نام برده است (احتمال دارد منظورش از لرها وابسته بشهر لور باشد). در قرن سیزدهم میلادي یاقوت حموي با آنکه از لرها صحبت میکند کلمه اکراد را بکار برده است. چنانکه میگوید اکراد قبایلی هستند که در کوههاي بین خوزستان و اصفهان زندگی میکنند و محل این قبایل را بلاداللور یا لرستان مینامند. این حقایق نشاندهنده مراحل تکوینی اصطلاح جغرافیائی لرستان است که شاید مربوط بدوران پیش از ورود ایرانیان باین منطقه بوده که سرانجام منتهی به یک گروه قومی شده است. از دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 22 را مشتق از کلمات ایرانی بدانیم میتوان گفت اصطلاح لر مأخوذ از لهراسب است (این نظریه « لر » طرفی اگر بخواهیم اصطلاح پیشنهاد شده است). De Bode پیشتر بوسیله دوبد یعنی Rudhra را میتوان بعنوان به « لر » اظهار میدارد کلمه Iranisches Nomenbuch یوستی در کتاب خود نامنامه ایرانی مشتق شده باشد. از طرفی در تاریخ گزیده آمده Rudhra نامیده است از همان Rur قرمز نسبت داد شاید محلی را که یاقوت رور است که در زبان لري به کوهستانهاي پوشیده از جنگل اطلاق میشود. « لیر » همان « لور » است که لرها از نظر قومشناسی اشاره زبانشناسان لرها را به منطقه فارس مربوط میدانند و حال آنکه روایات محلی 39 لرهاي اصلی را قبایلی میداند که از مانرود آمدهاند. بنا بگفته مؤلف تاریخ گزیده (ص 539 و 547 ) در ولایت مانرود دهکدهاي است که آنرا کرد خوانند و در آن حدود بندي وجود دارد که آنرا بزبان لري کول نامند و در آن بند موضعی است که آنرا لر خوانند، و چون اصل ایشان از آن موضع صفحه 18 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان ( برخاسته است بدان سبب ایشان را لر گفتهاند. کلمه مانرود شباهت زیادي به مادیان رود دارد (بقول ژوکوفسکی 40 (ص 158 کلمه مادیان در زبان لري بصورت مان و یامون 41 بکار برده میشود). بهرحال با ملاحظه بعضی از رویدادهاي تاریخی میتوان و Samha محل مادیان رود را در نزدیکی منگره جستجو کرد. مؤلف تاریخ گزیده (ص 158 ) از محلی بین مانرود 42 - سمها مستقر در کول مانرود بعدها باسم مناطقی که در آنجا سکونت یافتند Guruh منگره 43 نامبرده و مینویسد که قبیلههاي گوره در ضمن لازم . Aztari مربوط به محل ازتري Utari معروف شدهاند مانند قبیله جنگروي (مربوط به محل چنگروي) و قبیله اتري بیادآوري است که خانواده حاکم اتابک لرستان (لر کوچک) از همین قبیله جنگروي بوده است. بعضی از اسامی طوایف امروزي با فهرستی که در تاریخ دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 23 گزیده آمده است مطابقت دارند مانند منگره، انارکی، وجودکی و بالاخره تاریخ گزیده از چهار قبیله بنامهاي ساهی (سامی)، ارسان (اسبان- ائسان) و بیهی نام برده و یادآور شده است که این قبایل با آنکه بزبان لري صحبت میکنند لر نیستند. در حدود سال 500 ه. ق. (برابر 1106 میلادي) بین صد تا چهارصد خانوار فضلاوي کرد از سوریه به ایران مهاجرت کرده و از .( جانب شمال (از طرف اشترانکوه) بمنطقه لرستان وارد شدند و در قلمرو خورشیدیها 44 مستقر شدند (نقل از نزهۀ القلوب ص 70 در اوایل قرن هفتم ه. ق. (برابر با قرن سیزدهم میلادي) طوایف دیگري به سرزمین هزار اسب اتابک لر بزرگ روي آوردند که در میان آنها عدهاي طوایف عرب مانند عقیلی، (در پائین شوشتر محلی باین نام وجود دارد) هاشمی و بیست و هشت قبیله دیگر (متفرقه) وجود داشتند که در میان آنها بنامهاي بختیاري (مختاري)، جوانکی (مراسلی) گوتوند (در نزدیکی شوشتر محلی اباین نام وجود دارد)، جاکی، لیراوي، مماستی (ممسنی؟) و غیره برمیخوریم. بنابروایت شرفنامه تمام این طوایف از سوریه به ایران آمدهاند. با هجوم این طوایف بخاك لر بزرگ، یقینا دگرگونی بزرگی در چگونگی وضع مردم این سرزمین بوجود آمده است. احتمال دارد که این طوایف کرد بودهاند، چنانکه ابن بطوطه در قرن چهاردهم میلادي در حین مسافرت بطرف پایتخت لر بزرگ وقتی از رامهرمز و بهبهان عبور میکرد به بازماندگان این طوایف مهاجر برخورد نموده است. مدتها یک دهکده کرد در کنار رود جراحی قرار داشته است. شهاب الدین العمري اظهار داشته است که لرها در سوریه و مصر یافت میشدهاند. و میگوید صلاح الدین ایوبی 563 ) از چالاکی و زبردستی آنها در بالا رفتن از صخرههاي سرسخت بوحشت افتاد و دستور قتل عام آنها را صادر کرد. این -589) . روایت شاید علل آمدن طوایف مهاجر یا برگشت آنها را به لرستان تا حدي روشن کند 45 قسمت جنوبی لر کوچک بخصوص دره کرخه نیز در معرض نفوذ اکراد قرار داشته است، چنانکه در شمال شوش درختی وجود دارد موسوم به داربابو، که یادآور نام تیره بابو از طایفه جوزکان کرد دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 24 میباشد، که در تاریخ حسنویه از آنها یاد شده است (نقل از ابن اثیر ص 146 و 219 ). لر کوچک همچنین مورد تهاجم ترکها و را میتوان ذکر کرد). « ایوا » مغولان قرار گرفته است (براي مثال جنگهاي اتابک لر کوچک بر علیه ترکان بیات (بهارلو؟) و در زمان صفویه طوایف ترك از جانب کهگیلویه وارد لرستان شدند. همچنین دستههائی از ارامنه و گرجیها در شمال بختیاري مستقر گردیدند. راجع به تغییر مکان طوایف در زمان افشاریه، زندیه و قاجاریه بعدا صحبت خواهد شد. بهرحال در قرن نوزدهم بتدریج موقعیت منطقه لرستان بحالت ثبات درآمده است. اسامی ایلات و طوایف لر را اکنون بخوبی میدانیم و فهرست این طوایف از سال 1836 میلادي ببعد موجود است، تعداد جمعیت لرها بنا به روایت لرد کرزن (جلد دوم ص 274 ) در سال 1881 میلادي بالغ . بر 421000 نفر بوده است، که از این عده 170000 نفر بختیاري، 41000 کهگیلویهاي، 210000 لر فیلی بودهاند 46 طبق آماري که رابینو 47 در سال 1904 میلادي تهیه کرده است جمعیت لر کوچک بدین قرار بوده است: پشتکوه تعداد 31650 صفحه 19 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان خانوار ( 130000 نفر)، پیشکوه 10000 خانوار ( 50000 نفر) بوده است. ولی این ارقام خیلی ناچیز بنظر میرسد (رابینو هم تعداد را کمتر از آنچه بودهاند ذکر کرده است) (اکنون بطور خلاصه به گروههاي چهارگانه لر اشاره میکنیم). الف- ممسنیها: گروه ممسنی شامل چهار طایفه بنامهاي بکش، جاوید، دشمن- زیاري و رستم میباشد (ر ك: مقاله مربوط به شول). ب- لرهاي کهگیلویه: طوایف کهگیلویه از سه طایفه بزرگ آقاجري، باوي و جاکی تشکیل شدهاند. آقاجري (نام یک طایفه قدیمی ترك از آغاجاري است) شامل نه قبیله بوده است که چهار قبیله آن یعنی افشار، بیگدلی، چغاتائی و قرهبگلو ترك میباشند (احتمالا اینها باقیمانده شاهسونها هستند دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 25 که در زمان صفویه زیر نظر حکومت کهگیلویه تشکیل شده بودند) پنجمین قبیله تیلکوهی است که نام خود را از ناحیهاي در کردستان گرفته است. یادآور شده است یک طایفه عرب در نزدیکی اهواز به همین نام O .Mann باوي دومین طایفه از طوایف کهگیلویه است. ا. مان وجود دارد. اما از طرفی در جنوب خرمآباد کوهی باین اسم وجود دارد 48 . سومین طایفه کهگیلویه جاکی است. این طایفه صرفا لر میباشد که بدو قسمت یعنی چهاربنچه ولیراوي تقسیم شده و هر قسمت بنوبه خود به شعبات کوچکتري تقسیم میشوند. ج- طوایف بختیاري: در سال 1894 اظهار داشته، منطقه بختیاري بطور کامل مورد بررسی قرار گرفته و نقشه آن بمقیاس هشت Sawyer بطوریکه ساویر پا در یک اینچ تهیه شده و تقریبا محل سکونت اکثر طوایف مورد بازدید قرار گرفته و اطلاعات لازم درباره آنها جمعآوري شده است. با این حال بجز فهرستی که لردکرزن در سال 1890 فراهم کرده است تاکنون اطلاعات دیگري بما نرسیده است. بختیاریها اصولا بدو قسمت یعنی چهارلنگ و هفتلنگ تقسیم میشوند. از این دو قسمت هفتلنگها نیرومندترند (چهارلنگ قبلا در قسمت جنوب قرار داشت اکنون بین بروجرد و گلپایگان مستقر است.) د- طوایف لرستان: طوایف عمده لرستان عبارتند از طوایف بالاگریوه، طرهان، دلفان و سلسله. طوایف بالاگریوه شامل لرهاي اصیل است که داراي شعبات مهمی از قبیل دیرکوند و سگوند 49 میباشند. احتمالا دیرکوندها 50 هسته اصلی قوم لر بشمار میروند که رؤساي خود را میر مینامند 51 . برخلاف کردها رؤسا اعضاء طایفه را بصورت ارث بین خود تقسیم میکنند. لرها بخصوص طوایف بالاگریوه «*» داراي روحیه دموکراسی هستند و قدرت خانها بستگی به قیطولهاي ______________________________ در فرهنگ- .« ب» بند « زبان لري » * قیطول: افراد محافظ خان. نگاه کنید به بخش دو سفرنامه درباره لرستان، ص: 26 صفحه 20 از 107 www.Ghaemiyeh.com دو سفرنامه درباره لرستان مرکز تحقیقات رایانهاي قائمیه اصفهان آنها دارد. ولی این قدرت تا حدي بوسیله رؤساي تیرهها (توشمال) محدود شده است و خوانین مجبورند تاحدي به خواستههاي این رؤساي کوچک سر تسلیم فرود آورند. (ادموندز آنها را کدخدایان ناهنجار نامیده است). اطلاعات قومشناسی (نژادشناسی) درباره لرها بسیار ناچیز است 52 . در این مورد میتوان به یادداشتهاي دوهوسه ( 52 ) (در سال 1859 فرماندهی یک فوج لر را بعهده داشت)، ودخانیکف 53 ، و دانیلو (خیلی جزئی و سطحی) رجوع کرد. دوهوسه مخصوصا به فشردگی جمجمه لرهاي لرستان اشاره کرده است، از طرفی ادموندز به تفاوت بین لرها و لکها اشاره کرده و معتقد است که لکها بلندتر بوده و داراي بینی عقابی میباشند و از نظر کیفیت خالصتر هستند، همچنین زنهاي آنها از زنان لر زیباترند 54 . رنگ موي لرها اغلب شاه بلوطی بوده و ریش پرپشت دارند. بهطوري که لرستان را معدن ریش مینامند. به نظر نمیرسد زنان لر باندازه زنان کرد از آزادي برخوردار باشند. در مورد زنان کرد، ادموندز مینویسد که مشاهده نشده است در بین کردان زنی به ریاست طایفه انتخاب شده باشد و حال آنکه همر 55 (جلد دوم ص 239 ) از دو دختر جنگجوي 56 علیمردانخان والی لرستان که در سال 1725 خانم Layad میلادي نبرد میکردهاند نام برده است. زندگی و آداب و رسوم بختیاریها مورد ستایش کسانی مانند لایارد قرار گرفته است و حال آنکه اکثر مسافرین که از لرستان عبور کردهاند شدیدا لرهاي این منطقه Copper و کوپر Bishop بیشاپ که در سال 1904 بوسیله Douglas را مورد انتقاد قرار دادهاند (ر ك: به مقاله ادموندز در مجله جغرافیائی و سرلشگر داگلاس .( لرها زخمی شد 57 مذهب ازتان به پایان میبریم.ارائه خدمات اینترنت درکافی نت نور

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به نام خدا: به وبلاگ کافینت نورخوش آمدیدامیدواریم که لحظات خوشی رادرکنارهم تاپان بازدید شماداشته باشیم خوشحالی ورضایت شما شرط اول واولویت کاری ماست.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان آدرس kafinetnoor.LXB.ir .





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 561
بازدید دیروز : 93
بازدید هفته : 696
بازدید ماه : 1380
بازدید کل : 17634
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


. .http://zibasaz.net/?weburl=http://cafinetnoor=کافی%20نت%20نور لرستان.سفرنامه لرستان

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->


ادامه مطلب
تاريخ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | نویسنده : <-PostAuthor-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.
 ....
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
لرستان.سفرنامه لرستان
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->


ادامه مطلب
تاريخ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | نویسنده : <-PostAuthor-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.
 لرستان.سفرنامه لرستان
<-PostContent->
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->


ادامه مطلب
.

تاريخ : <-PostDate-> | <-PostTime-> | نویسنده : <-PostAuthor-> |

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.
 لرستان.سفرنامه لرستان